دفاعیه کارشناسی ارشد (صنایع) بخش بندی گروه های اجتماعی متمایز مصرف کننده ی مکمل های غذایی مبتنی بر نسبت درآمد فقر
| تاریخ ارسال: 1400/10/7 |
دانشجو: آقای ناصر محمد علیزاده نیکو
استاد راهنما: دکتر مریم عاملی
استاد راهنما: دکتر محمد وحید سبط
زمان: پنجشنبه ۰۹ دی ماه ۱۴۰۰ ساعت: ۱۸:۰۰
لینک ورود به جلسه
استاد راهنما: دکتر مریم عاملی
استاد راهنما: دکتر محمد وحید سبط
زمان: پنجشنبه ۰۹ دی ماه ۱۴۰۰ ساعت: ۱۸:۰۰
لینک ورود به جلسه
چکیده
در این تحقیق بررسی روند و رواج مصرف مکمل ها و شناسایی میزان مصرف آنها بین طبقات اجتماعی- اقتصادی شهر تهران انجام شد و نتایجی در خصوص روابط بین این عوامل و متغیرها، ارائه شد. یرای بررسی متغیرهای مختلف تاثیرگذار بر موضوع، پرسشنامه ای مشتمل بر ۳۱۰ سئوال تهیه و تنظیم شد. جهت دریافت نظر و تایید افراد خبره ی در موضوع، سئوالات با آنان در میان گذاشته شد و با اصلاحاتی در تعداد سئوالات و نگارش پرسشنامه نهایی شد.
با توجه به سئوالات و داده های پرسشنامه های تنظیمی، این تحقیق، توصیفی، استنباطی از نوع کاربردی می باشد. محاسبات شاخص های آمار پارامتریک و آزمون فرضیه ها با نرم افزارSPSS انجام شد. با الگوی رگرسیونی ضریب میزان تببین متغیر غیرمستقل توسط متغیر مستقل یعنی R۲adj (تعدیل شده) برای تمامی متغیرها محاسبه شد. همگنی واریانس ها با آزمون لون انجام شد. نیکویی برازش مدل رگرسیونی با ضریب تعیین و معناداری F سنجش شد. مقیاس آلفای کرونباخ در سنجش ضریب هماهنگی درونی و همسانی گویه ها و عدم سوگیری احتمالی آن بالای ۹۰% سنجش شد.
یافته های پژوهش بطور کلی نشان می دهند مصرف مکمل ها بین گروه های مختلف جامعه ی موضوع این تحقیق در سطوح درآمدی مختلف تفاوت معناداری ندارد. اما نتایج، چرایی مصرف مکمل ها را در مناطق مختلف مسکونی و طبقات درآمدی مختلف، بشدت تحت تأثیر متغیرهای مستقل رویکردی، نشان دادند. این تأثیرگذاری در گروه های مختلف، قویا معنادار گزارش شد. نتایج بیان میدارند عوامل رویکردی، نسبت به عوامل اقتصادی دارای اثرات بیشتری بوده و مصرف مکمل ها را تحت تاثیر خویش قرار دادهاند. در راستای این نتیجه گیری، توصیه میشود تحقیقات بخش R&D تولیدکنندگان محصولات غذایی رژیمی و مکمل ها برای طراحی محصولات جدیدتر و نوآورانه تر از صرف تمرکز بیشتر بر عوامل اقتصادی فاصله گرفته و بر روی عوامل رویکردی تمرکز بیشتری نمایند.
واژههای کلیدی: مکمل، ریزمغذی، رویکردها، ضریب هبستگی R۲، رگرسیون، ANOVA
در این تحقیق بررسی روند و رواج مصرف مکمل ها و شناسایی میزان مصرف آنها بین طبقات اجتماعی- اقتصادی شهر تهران انجام شد و نتایجی در خصوص روابط بین این عوامل و متغیرها، ارائه شد. یرای بررسی متغیرهای مختلف تاثیرگذار بر موضوع، پرسشنامه ای مشتمل بر ۳۱۰ سئوال تهیه و تنظیم شد. جهت دریافت نظر و تایید افراد خبره ی در موضوع، سئوالات با آنان در میان گذاشته شد و با اصلاحاتی در تعداد سئوالات و نگارش پرسشنامه نهایی شد.
با توجه به سئوالات و داده های پرسشنامه های تنظیمی، این تحقیق، توصیفی، استنباطی از نوع کاربردی می باشد. محاسبات شاخص های آمار پارامتریک و آزمون فرضیه ها با نرم افزارSPSS انجام شد. با الگوی رگرسیونی ضریب میزان تببین متغیر غیرمستقل توسط متغیر مستقل یعنی R۲adj (تعدیل شده) برای تمامی متغیرها محاسبه شد. همگنی واریانس ها با آزمون لون انجام شد. نیکویی برازش مدل رگرسیونی با ضریب تعیین و معناداری F سنجش شد. مقیاس آلفای کرونباخ در سنجش ضریب هماهنگی درونی و همسانی گویه ها و عدم سوگیری احتمالی آن بالای ۹۰% سنجش شد.
یافته های پژوهش بطور کلی نشان می دهند مصرف مکمل ها بین گروه های مختلف جامعه ی موضوع این تحقیق در سطوح درآمدی مختلف تفاوت معناداری ندارد. اما نتایج، چرایی مصرف مکمل ها را در مناطق مختلف مسکونی و طبقات درآمدی مختلف، بشدت تحت تأثیر متغیرهای مستقل رویکردی، نشان دادند. این تأثیرگذاری در گروه های مختلف، قویا معنادار گزارش شد. نتایج بیان میدارند عوامل رویکردی، نسبت به عوامل اقتصادی دارای اثرات بیشتری بوده و مصرف مکمل ها را تحت تاثیر خویش قرار دادهاند. در راستای این نتیجه گیری، توصیه میشود تحقیقات بخش R&D تولیدکنندگان محصولات غذایی رژیمی و مکمل ها برای طراحی محصولات جدیدتر و نوآورانه تر از صرف تمرکز بیشتر بر عوامل اقتصادی فاصله گرفته و بر روی عوامل رویکردی تمرکز بیشتری نمایند.
واژههای کلیدی: مکمل، ریزمغذی، رویکردها، ضریب هبستگی R۲، رگرسیون، ANOVA
دفعات مشاهده: 502 بار |
دفعات چاپ: 104 بار |
دفعات ارسال به دیگران: 0 بار |
0 نظر